دریادریا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

دریا عشق مامان و بابا

پنج ماهگیه دریا

دخترم منو این روزا خیلی اذیت می کنی . تو بیداری که شیر نمی خوری فقط تو خواب می خوردی که تازگیا تو خواب هم نمی خوری یا خیلی کم می خوری . از صبح تا شب از شب تا صبح همش با شیرخوردنت ورمیرم . مامانی خیلی غصه می خوره ...  هیچ کاری از دستم برنمیاد ... شبا بی خوابی می کشم روزا هیچ کاری جز خوابوندنت ندارم بلکه کمی شیر بخوری جون مامان اینجوری اذیتم نکن. امروز پنج ماهگیت تموم شد . وقت دکترته . ای کاش دکترت اجازه بده بهت غذا بدم . تازگیا خیلی شلوغ شدی یک لحظه اروم و قرار نداری .   ...
11 آبان 1390

عشق من

هر روز بیشتر عاشقت می شم هر روز بیشتر دوستت دارم   چه خوبه که خدا تورو به من داده چه خوبه که تورو دارم . تموم رندگیم تموم آرزوهام تموم   رویاهای من فقط تویی دخترم . عاشقانه دوستت دارم کوچولوی من   ...
25 مهر 1390

دریا شلوغی می کنه

دخمل نازنازیه  من تازگیا خیلی شیطون شده . وقتی مامانش شیر می خوره یا دستش می زنه لیوان شیر می افته زمین مامانش هم هیچ کاری جز خنده نمی تونه انجام بده . دوست داره بره سفره غذا رو داغون کنه اگه نذاریش گریه می کنه تازه دوست داره از اون غذاهای مامان و باباش هم بخوره . خلاصه دختر من کلی واسه خودش شلوغ شده . اون ساعت هایی رو هم که بیداره فقط باید باهاش بازی کنیم وگرنه با صدای نازک جیغ می زنه و تا بهش توجه نکنی همش جیغ می زنه نا بهش توجه کنی ... دخنرم بابایی رفته مسافرت ٤ روزه نمی دونم عکس العملت وفتی ببینیش چه خواهد بود شاید با اون لبهای خوشگلت مثل همیشه بخندی شاید هم نه ...     ...
24 مهر 1390

چهار ماهگیه دریا

دختر نازنازی من چهارماهه شد. تو این یک ماه حسابی شیطون شدی . وفتی خوشحال می شی جیغ می زنی . با صدای بلند می خندی و دیگه کمتر دوست داری دراز بکشی . نشستن رو بیشتر دوست داری. یک هفته هم می شه که شبا دیر می خوابی . شیر خوردنت هم که بدتر شده. هر چقدر هم که گرسته ات باشه فقط تو خواب می خوری . دکترت اجازه نداد بهت غدای کمکی بدم. میگه رشدت خوبه پس به شیرخوردنت تو خواب ادامه بده. از این جهت خیلی غصه می خورم!!!! دیروز واکسن چهارماهگیتو زدیم. تو گریه می کردی منم با تو گزیه می کردم. الهی من فدای دست و پای کوچولوت بشم . فدای شونه های کوچولوت . تو بهترین هدیه خدایی . تو زیباترین و دوست داشتنی ترین موجود دنیایی. مامانی عاشقته حالا دیگ...
13 مهر 1390

دختر سه ماهه و بیست روزه من

دخمل مامان دو هفته است که اخلاقش عوض شده. دیگه نه شیر می خوره نه دوست داره دراز بکشه همش یا تو بغل باباست یا مامان. این روزا به راحتی نمی تونه بخوابه. خلاصه کلی بد اخلاق شده و با شیر نخوردنش گریه مامانشو درآورده...
29 شهريور 1390

سه ماهگی دریا

امروز یازده شهریور سومین ماه تولد دریاست. سه ماه تموم شد. دخملم کم کم داری بزرگ می شی و شیرین تر. مامان عاشقته . تو این یک ماه اخیر کمی مامان و اذیت کردی به مدت یک هفته شیر نخوردی مامان داشت از غصه دق می کرد . کم کم داری یاد می گیری چه جوری از دستات استفاده کنی . من و بابایی رو هم کاملا می شناسی خلاصه کلی واسه خودت پیشرفت داشتی . الهی مامان فدات بشه. فدای اون دستای کوچولوت. فدای اون خنده هات . فدای اون حرف زدنات .  
11 شهريور 1390

دوماهگی دریا

دخملم بالاخره بعد از دو ماه تونستم بیام اینجا . دو ماه سخت و شیرینی داشتیم. یه موجود زیبا و دوست داشتنی  به ما اضافه شده . من و بابایی به راحتی عاشقت شدیم. دیروز واکسن  دوماهگیت رو زدن من فدات بشم که از دیروز تب داری  ولی بازم اون خنده هاتو از مامان دریغ نمی کنی .
13 مرداد 1390

89/11/4

امروز بعد از ظهر رفتيم سونوگرافي ! تعداد ضربان قلب دختر نازم ۱۲۸ در دقيقه بود. قرار جنيني طولي با پرزانتاسيون ‌‌‌‌بريچ مي باشد . ميزان رشد سونوگرافيك معادل ۱۹-۲۰ هفته مي باشد . ‌‌‌‌‌‌ ميزان مايع آمنيوتيك در حد طبيعي است . جفت فوندال قدامي مي باشد . ضخامت ان.اف در حد طبيعي بوده ۳.۶ ميلي متر است . ناسال بن در حد طبيعي بوده ۷.۵ ميلي متر است . در بررسي صورت و جمجمه و تنه و اندامهاي جنين آنرمالي قابل رويت ديده نشد   دخترم آقاي دكتر دونه دونه انگشتاتو نشون داد . قلب و معده حتي مثانتو و ران هاتو و كف پاهاتو نشون داد . بيشتر از هر زماني عاشقت شدم  دختر ناز من . ...
24 فروردين 1390